به گزارش جام‌جم، رسيدگي به اين پرونده اواسط بهمن امسال با شكايت زن جواني از دو مرد به اتهام آزار و اذيت و سرقت پول‌هايش در دستور كار كارآگاهان پايگاه نهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت.

زن جوان كه از به ياد آوردن حادثه آن شب تلخ همچنان وحشت داشت، به پليس گفت: آن شب در ميدان راه‌آهن تهران سوار يك خودروي پرايد سفيد شدم تا به خانه‌مان بروم.

شاكي افزود: در ميانه راه راننده به بهانه شلوغي خيابان تغيير مسير داد كه به او اعتراض كردم اما به حرف‌هايم توجهي نكرد. از مرد مسافري كه در صندلي جلوي خودرو نشسته بود، كمك خواستم اما او با تهديد چاقو از من خواست ساكت شوم.

زن جوان با اشاره به نقشه پليد متهمان گفت: هر دو مرا كتك زده و با انتقال به بيابان منتهي به جاده بهشت‌زهرا مورد آزار و اذيت قرار داده و پول‌هايم را سرقت كردند و متواري شدند. خودم را به سختي به حاشيه جاده رساندم و به كمك يك راننده عبوري نجات يافتم.

با اطلاعات به دست آمده از شاكي و چهره‌نگاري رايانه‌اي از متهمان آزارگر، آنها تحت تعقيب قرار گرفتند.

در ادامه تحقيقات دو زن ديگر نيز با حضور در پايگاه نهم پليس آگاهي تهران شكايت‌هاي مشابهي را مطرح كردند.

در بررسي پرونده‌هاي شاكيان معلوم شد، تصاوير رايانه‌اي از متهمان فراري با هم مطابقت دارد.

بديهي است كه همدردي با خانواده قربانيان و كمك به كودكان بزه ديده براي ترميم روحي و بازگشت به زندگي از وظايف و خواسته‌هاي مردم است.

ولي يك تحليلگر آسيب‌هاي اجتماعي و يا جرم‌شناس ضمن احترام به عواطف جمعي بايد بررسي نمايد كه سرچشمه ارتكاب اينگونه جرائم و علل ادامه اين مسير و عوامل تاخير در كشف جرم و پيشنهادهاي راهبردي براي كنترل و يا حل اين گونه مسائل چيست؟

اين واقعه سه ركن يا بعد اساسي دارد:

1- مراحل شكل‌گيري شخصيت مجرم تا بروز انحراف

2- زير ساخت‌هاي ناهماهنگ نهاد‌ها و سازمان‌هاي اجتماعي براي شناسايي و پيشگيري به موقع از فعل مجرمانه

3- فرهنگ غلط به ارث رسيده از گذشتگان كه در موارد سوء اخلاقي يا به قول عامه ناموسي اصل را بر اختفا و پنهان كردن موضوع و هضم آن در درازمدت مي‌گذارند.

البته براي اين كار دلايلي به ظاهر قانع‌كننده هم داريم مثل اين‌كه دختر بچه فردا بزرگ مي‌شود انگشت‌نما خواهد شد، يا اين‌كه خانواده ما مي‌خواهند تو اين اجتماع زندگي كنند و....

اين دلايل بيشتر نشانگر يك جهل اجتماعي به ارث رسيده است كه خوشبختانه در حال از بين رفتن مي‌باشد.

اين گذشت‌ها منجر به ادامه جرم و حيات مجرم در بستر سكوت و بي‌اطلاعي دستگاه‌هاي رسيدگي‌كننده خواهد شد البته عدم پيگيري قانوني والدين را هم نبايد توجيهي براي ضعف حساسيت نهادهاي مسوول در كشف و رسيدگي به اينگونه جرائم كه روح جامعه را زخمي مي‌كند دانست، و يا از مسووليت مجرم در عدم درمان خود چشم پوشيد.

در خاتمه ذكر يك نكته هم لازم است و آن اين‌كه حساب مجرم از حساب خانواده وي كه از اعمال او اطلاعي نداشته‌اند جدا است و مردم براي واكنش به يك عمل شنيع نبايد ديگران را به فهرست قربانيان بيفزايند.

سرهنگ رضا غني‌لو - رييس مركز اطلاع‌رساني و ارتباطات ناجا

به گزارش ايرنا،محرم جعفري روز گذشته در اين باره گفت: اين تنديس سنگي بيش از 150كيلوگرم وزن دارد و از روي مجسمه اصلي به صورت ماهرانه‌اي ساخته شده است.

به گفته وي، داخل اين مجسمه نيز به طرز ماهرانه‌اي از جواهرات بدلي پر شده است، اما شخص كلاهبردار هنگام معامله توسط عوامل انتظامي شهرستان مشكين‌شهر شناسايي و دستگير شد.

فرمانده انتظامي شهرستان مشكين‌شهر نيز در رابطه با دستگيري اين قاچاقچي ميراث فرهنگي گفت: در پي دريافت گزارشي مبني بر خريد و فروش اشياي عتيقه در منطقه، ماموران پليس آگاهي مشكين‌شهر با شناسايي محل رفت و آمد قاچاقچيان توانستند يك كلاهبردار حرفه‌اي را دستگير و در بازرسي از منزل وي، تنديس سنگي ميترا و چند قلم اشياي ديگر را كشف كنند.

سرهنگ رضا اصلاني‌فر افزود: اين مجسمه بدلي به مبلغي بيش از 2 ميليارد ريال معامله شده بود.

بنابراين گزارش، متهم با قرار قانوني روانه زندان شد. تحقيقات تكميلي براي دستگيري همدستان فراري او ادامه دارد.