وبلاگ تخصصی حقوقی احج
اخبار و روزنامه و مقالات و دانلود نرم افزارهای حقوقی
| ||
|
به گزارش «جامجم»، چند روز پيش گزارش مردمي در اختيار ماموران انتظامي اداره آگاهي مشهد قرار گرفت؛ مبني بر اينكه مردي در زمينه قاچاق و خريد و فروش اشياي عتيقه فعاليت دارد و قرار است تعداد زيادي سكه عتيقه را با فردي معامله كند. ماموران پس از تشكيل پروندهاي در اين رابطه، تحقيقات خود را آغاز و مخفيگاه مرد قاچاقچي را در محله گلبهار شناسايي كردند. در مرحله بعدي، ماموران مخفيگاه مرد قاچاقچي را زير نظر گرفتند و پس از هماهنگي قضايي با بازپرس پرونده، وارد خانه متهم شده و او را دستگير كردند. كشف سكههاي قديمي در كوزهها ماموران در بازرسي از زيرزمين خانه متهم، تعداد زيادي كوزه كه به طرز ماهرانهاي جاسازي شده بود، كشف و در بررسي از كوزهها نيز از داخل دو كوزه 1103 عدد سكه قديمي را پيدا كردند. به اين ترتيب مرد صاحبخانه براي ادامه تحقيقات به پليس آگاهي مشهد منتقل شد و سكههاي مكشوفه نيز براي تشخيص قدمت در اختيار كارشناسان اداره ميراث فرهنگي قرار گرفت. در حالي كه تحقيقات از متهم ادامه داشت، كارشناسان ميراث فرهنگي نظر دادند، سكهها مربوط به دوره اسلامي و قرنهاي چهارم و پنجم هجري قمري بوده و ارزش ميلياردي دارد. با مشخص شدن قدمت سكههاي مكشوفه، متهم به نگهداري سكههاي عتيقه در خانهاش اعتراف كرد. اعتراف متهم متهم در اظهاراتش به پليس گفت: سكهها متعلق به يكي از دوستانم است كه در حفاري غيرمجاز از مزرعهاي در يك روستا به دست آورده بود. با توجه به عتيقه بودن سكهها، قرار شد من آنها را بفروشم و در قبال آن مبلغي دريافت كنم. متهم اضافه كرد: شبانه سكهها را درون كوزههاي بزرگ جاسازي و به زير زمين خانهمان منتقل كردم. پس از آن در جستجوي مشتري مناسب براي معامله بوديم. افراد بسياري براي ديدن سكهها ميآمدند اما به توافق نميرسيديم، تا اينكه مردي براي خريد سكهها به خانهمان آمد كه ميگفت در خارج از كشور زندگي ميكند و كلكسيوني از سكههاي قديمي دارد. متهم يادآور شد: وي پس از ديدن نمونهاي از سكهها، با اطمينان از واقعي بودن آنها تصميم به معامله گرفت. من هم 1103 عدد سكه نقره و برنز را در دو كوزه بزرگ گذاشته و در زيرزمين خانه پنهان كردم تا به او بفروشم. اما پيش از معامله دستگير شدم. بنا بر اين گزارش، متهم با قرار قانوني روانه زندان شد. تحقيقات تكميلي براي شناسايي و دستگيري همدستان احتمالي متهم ادامه دارد.
جام جم آنلاين: چهار عضو يك باند آدمربايي كه با ربودن پسري هشت ساله، قصد اخاذي 90 ميليون توماني از خانواده او را داشتند، در رباط كريم دستگير شدند و گروگان نيز آزاد شد.
![]() طراح اصلي آدمربايي هدف از اين گروگانگيري را تامين پول مهريه همسرش عنوان كرده است. به گزارش جامجم، رسيدگي به اين پرونده ساعت 20 شامگاه 15 فروردينماه در پي شكايت مردي مبني بر ربوده شدن پسر 8 سالهاش در دستور كار كارآگاهان پليس آگاهي رباط كريم از توابع استان تهران قرار گرفت. شاكي با معرفي خود به عنوان يك مبلفروش گفت: پسر هشت سالهام عصر حادثه به باشگاهي در قلعهمير رفته بود كه به خانه بازنگشت. درپي غيبت طولانياش، سراغ او را از مسوولان باشگاه گرفتم، اما آنها گفتند پسرم باشگاه را ترك كرده و از او بيخبرند. وي افزود: در حال بازگشت به خانه بودم كه مرد غريبهاي با تلفن همراهم تماس گرفت و با ادعاي اينكه فرزندم را ربوده است، براي آزادي او 90 ميليون تومان پول خواست. با شكايت اين مرد، كارآگاهان اداره آگاهي رباط كريم در قالب سه گروه، عمليات ويژه خود را براي رهايي گروگان و دستگيري مرد آدمربا و همدستان احتمالياش آغاز كردند. تماسهاي گروگانگير بوي مرگ ميداد در حالي كه تحقيقات ادامه داشت، مرد آدمربا دوباره با خانواده گروگان تماس گرفت و با تعيين محل قرار براي دريافت پول، تهديد كرد در غير اين صورت فرزندشان را خواهد كشت. ماموران با اطلاع از اين موضوع به محل قرار آدمربا با خانواده شاكي اعزام شدند. به اين ترتيب ماموران محل را محاصره و مرد جواني كه قصد نزديك شدن به خانواده شاكي را داشت، دستگير كردند. متهم جوان با انتقال به پليس آگاهي رباط كريم در بازجويي گفت با همدستي سه نفر از دوستانش كودك را ربودهاند و نشاني محل نگهداري كودك ربوده شده را در اختيار ماموران قرار داد. ماموران با كسب اين اطلاعات به پاتوق آنها كه خانهاي در جنوب شهر بود اعزام و با هماهنگي قضايي وارد آنجا شدند و دو نفر ديگر از گروگانگيرها را دستگير كردند اما نشاني از كودك ربوده شده در اين محل نبود. ![]() ادامه مطلب ![]() حادثه > داخلی - گروه حوادث:
یک زن شیشهای برای گرفتن طلب میلیونیاش، 3 تبهکار اجیر کرد. ماجرای این پرونده از آنجا آغاز شد که ماموران کلانتری 117 تهران 28 اسفند ماه سال گذشته در جریان یک سرقت مسلحانه در جنوب تهران قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. شواهد حکایت از این داشت که 3 مرد به همراه یک زن به گاراژی حمله کرده و دست به سرقت یک خودروی پژو پارس زده بودند. مالباختهها 2 پسر خاله بودند که از سوی مهاجمان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند. یکی از آنها به ماموران گفت: من و پسر خالهام داخل گاراژ نشسته بودیم که ناگهان مهاجمان درحالیکه چاقو و اسلحه کمری همراهشان بود به گاراژ حمله کردند. سرکرده آنها زن جوانی به نام پرستو بود که بعد از ورود به گاراژ به 3 مرد همراهش دستور داد همه جا را بگردند. مردان قوی هیکل با دستور این زن ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند و خودروی پژو پارس ما را دزدیدند و پا به فرار گذاشتند.
او گفت شخصی را میشناسد که کار کارشناسی عتیقه میکند و زمان ساخت ظروف را مشخص میکند. به همین خاطر هر 3 کوزه را از من گرفت و بعد از چند روز به گاراژ آمد و آنها را به من تحویل داد. بعد ادعا کرد که برای انجام کار کارشناسی 3 میلیون تومان پرداخته است و از من خواست تا بخشی از این پول را به او بپردازم. وی ادامه داد: من حرفهای پرستو را باور نکردم و میدانستم این پول را برای تامین هزینه موادمخدر میخواهد. برای همین زیر بار نرفتم و گفتم که حاضر نیستم این مبلغ را پرداخت کنم. از همان زمان تهدیدهای زن جوان شروع شد و مدام میگفت که باید سهم خودم از هزینه کارشناسی را پرداخت کنم تا اینکه روز حادثه به همراه 3 مرد به گاراژ حمله کرد و دست به سرقت ماشین ما زد.
پس از اعترافات این زن، 2 همدست وی 14 فروردین ماه دستگیر شدند و به سرقت مسلحانه و ضرب و شتم مالباختهها اعتراف کردند. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: همه متهمان پرونده از مجرمان سابقه دار در زمینه موادمخدر هستند و به دستور قاضی پرونده، همه آنها جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یکم مبارزه با سرقت مسلحانه پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتهاند.
به گزارش «جامجم»، ساعت 21 شامگاه شنبه همين هفته مردي با مركز فوريتهاي پليسي 110 شهرستان رباطكريم از توابع استان تهران تماس گرفت و از وقوع يك فقره سرقت مسلحانه طلافروشي خبر داد. در پي اين تماس، ماموران كلانتري 14 با عزيمت به محل حادثه، يكي از سارقان را كه توسط مردم دستگير شده بود به پليس آگاهي و مردي را كه با شليك گلوله سارقان زخمي شده بود، به بيمارستان انتقال دادند. طلافروش از شب سرقت گفت ماموران در تحقيق از مرد طلافروش متوجه شدند او ساعت 20:45 در حال ترك مغازهاش بوده كه دو مرد نقابدار به قصد سرقت وارد طلافروشي شدهاند كه يكي از آنها با سلاح مرد طلافروش را تهديد و همدستش طلاها را سرقت كرده است. در همين موقع مرد طلافروش با سارق مسلح درگير و موفق به فرار ميشود كه يكي از سارقان به سمت طلافروش شليك ميكند تا مانع از فرار او شود اما گلوله به يك مرد رهگذر اصابت و او را زخمي ميكند. دستگيري سارق فراري با اطلاعات به دست آمده از مرد طلافروش، ماموران براي دستگيري سارق كه از محل حادثه گريخته بود، وارد محل شدند و چند خيابان پايينتر وي را كه با يك دستگاه موتورسيكلت در حال فرار بود، خلع سلاح و دستگير كردند، طلاهاي دزدي نيز از اين متهم كشف و ضبط شد. مرگ مرد رهگذر در حالي كه تحقيقات از دو سارق مسلح آغاز شده بود، ماموران اطلاع يافتند مرد زخمي در بيمارستان در گذشته است. اعتراف به دزدي مسلحانه يكي از متهمان در اظهاراتش به پليس گفت: من و همدستم در سلطانآباد رباطكريم زندگي ميكنيم و چند بار به اتهام سرقت دستگير و زنداني شدهايم. وي افزود: چندي پيش در پي آزادي از زندان تصميم به دزدي مسلحانه از يك طلافروشي گرفتيم. ابتدا مدتي آنجا را زير نظر گرفتيم و سپس يك سلاح قلابي و يك سلاح واقعي تهيه كرديم و در ادامه يك موتورسيكلت دزديديم. سرقت؛ آغاز يك جنايت دزد مسلح با اشاره به شب سرقت گفت: شب حادثه در حالي كه سلاح به دست و نقاب به چهره داشتيم، وارد طلافروشي شديم و پس از سرقت طلاها، در حال ترك مغازه بوديم كه مرد طلافروش از چنگمان فرار كرد. متهم يادآور شد: به سمت طلافروش شليك كردم تا مانع از فرار او شوم اما تير به يك مرد رهگذر اصابت كرد. همدستم هم در محل حادثه توسط مردم دستگير شد. در پي اعتراف متهم، ديگر همدست او نيز با تاييد گفتههاي وي به سرقت مسلحانه از طلافروشي اعتراف كرد. سرهنگ گلزاري، جانشين فرماندهي انتظامي ويژه غرب استان تهران درباره اين پرونده گفت: با اعتراف دو دزد مسلح سابقهدار، آنها با قرار قانوني روانه زندان شدند. تحقيقات تكميلي براي مشخص شدن ديگر جرايم احتمالي اين دو متهم ادامه دارد. طلاهاي مسروقه نيز تحويل طلافروش شده است. ![]() همشهری آنلاین:
جزئیات سرقت مسلحانه از بانک صادرات شعبه تهران ویلا اعلام شد. به گزارش ایسنا، ماموران کلانتری 118 ستارخان حوالی ساعت 11 از طریق تماس مرکز فوریتهای پلیس «110» در جریان وقوع یک سرقت مسلحانه در بانک صادرات شعبه تهران ویلا قرار گرفتند. دستبرد مسلحانه دزدان به بانکی در غرب پایتخت بر اساس گزارشهای دریافتی، دو مرد مسلح نقابدار با ورود به بانک و تهدید صندوقداران با اسلحه و شلیک تیرهوایی اقدام به سرقت از این بانک حدود 300 میلیون ریال را ربودند و با موتورسیکلت خود از صحنه جرم متواری شدند. گزارشها حاکی از آن است که در این سرقت به فردی صدمهای وارد نشده است. در حال حاضر کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ (معاونت مبارزه با سرقت مسلحانه) مامور رسیدگی به این پرونده شدهاند و تحقیقات اولیه برای واکاوی زوایای پنهان این سرقت مسلحانه از بانک در واپسین روزهای سال 90 ادامه دارد. آشنایی 2 مرد شیشهای در زندان، آغاز تشکیل باندی شد که هدفش سرقت از خانههای ویلایی بود.نیمه شب 13 آذر ماه امسال ماموران کلانتری 134 تهران هنگام گشتزنی در شهرک غرب متوجه یک دستگاه پژو پرشیا شدند که در یک کوچه بن بست پارک بود و مرد جوانی داخل آن نشسته بود. مرد جوان با دیدن خودروی گشت پلیس، شروع به حرکت کرد و قصد ترک کردن محل را داشت اما همین کار او باعث شد ماموران به وی ظنین شوند. همزمان با حرکت پژو، جوان قد بلندی سراسیمه از یکی از خانههای ویلایی بیرون آمد و او هم با دیدن ماموران پا به فرار گذاشت. تیم گشت پلیس که مطمئن شده بود با 2 مجرم روبهروست به تعقیب آنها پرداخت و لحظاتی بعد یکی از آنها را در کوچه بن بست دستگیر کرد. مرد جوان به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران منتقل شد و در بازجوییها گفت که او و راننده پژو پرشیا قصد سرقت از خانه ویلایی را داشتهاند اما با مشاهده خودروی گشت پلیس، اقدام به فرار کردهاند.
ماموران در بررسی سوابق مرد جوان متوجه شدند که او اعتیاد شدیدی به مخدر شیشه دارد و یک مجرم سابقه دار است که به تازگی از زندان آزاد شده است. این مرد در ادامه بازجوییها گفت: حدود 4 سال پیش در زندان با همدست فراریام به نام غلامرضا آشنا شدم. او هم مانند من به اتهام سرقت دستگیر شده بود. من و غلامرضا در دوران حبس حسابی با هم دوست شدیم و همانجا قرار گذاشتیم که پس از آزادی، دست به سرقت از خانههای ویلایی بزنیم. من زودتر از او آزاد شدم اما غلامرضا هم بعد از مدت کوتاهی با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد و آنوقت بود که نقشه مان را عملی کردیم. ما با شناسایی خانههای ویلایی، وقتی مطمئن میشدیم کسی در داخل خانه نیست، در تاریکی شب به آنجا میرفتیم و دست به سرقت میزدیم و اموال مسروقه را با هم تقسیم میکردیم. با پولهای بهدست آمده از این راه نیز مخدر شیشه میخریدیم و با هم مصرف میکردیم. سرهنگ مهرداد یگانه، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: با اعترافات متهم مخفیگاه همدست فراری وی شناسایی شد اما ماموران وقتی به این محل رفتند، اثری از او پیدا نکردند. وی ادامه داد: با توجه به فراریبودن این مجرم سابقه دار قاضی پرونده مجوز چاپ عکس بدون پوشش چهره وی را در روزنامهها صادر کرده است. از کسانی که اطلاعی از مخفیگاه او دارند درخواست میشود اطلاعات خود را در اختیار کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران قرار دهند. منبع:همشهری انلاین خراسان: سرظهر بود و براي فرار از گرماي سوزان هوا، به عنوان مسافر سوار يک خودروي پرايد شدم. راننده اين خودرو که مرد جواني بود با ديدن هر خانم بد پوششي در کنار خيابان، متلکي مي گفت و مي خنديد.
منبع:http://www.vakil.net/
تاريخ : سه شنبه هفتم دی 1389حسب اعلام مركز فوريتهاي پليسي 110 مبني بر وقوع بزه منكراتي واحدانتظامي به محل معرفي شده اعزام و مرتكبين بزه فعل حرام به كلانتري مربوطه دلالت و مراتب به مديريت محترم مبارزه با مفاسد اجتماعي قزوين اعلام شد . با توجه به اينكه موضوع حادث در وقت غير اداري صورت گرفته بود مراتب فوراً به قاضي كشيك اعلام و ايشان نيز دستور تكميل پرونده و بازداشت متهمين را به مدت 24 ساعت صادر نمودند . در تحقيق از متهمين و انگشت نگاري از آنها مشخص شد هر سه متهم داراي پيشينه كيفري هستند . ادامه مطلب چندی قبل مردی به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد اموال قیمتیاش از خانه به سرقت رفته است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، دریافتند سارق یک آشناست و قبلاً به این خانه رفت و آمد داشته است، چرا که قفلها بدون هیچ فشاری و با کلید باز شده و دزد مستقیم به سراغ محل نگهداری جواهرات رفته، هر چند مرد شاکی نتوانست مظنونی را معرفی کند اما مأموران تحقیقات خود را همچنان ادامه دادند، تا این که چند روز بعد، شادی دختر مرد شاکی به پلیس مراجعه کرد و گفت میداند سارق جواهرات کیست، این دختر گفت: مدتی قبل با پسر جوانی به نام فردین در چت روم آشنا شدم، ما هر شب از طریق اینترنت با هم چت میکردیم و در این مدت فردین به من ابراز علاقه میکرد و میگفت من همان دختری هستم که او به دنبالش بوده است و تمام مشخصات دختر مورد علاقهاش را دارم. ما چندین بار بیرون با هم قرار گذاشتیم و همدیگر را دیدیم، تا این که یک روز وقتی پدر و مادرم در خانه نبودند من فردین را به خانه دعوت کردم. ادامه مطلب
نام من مجید است. شش فقره سابقه دارم که به خاطر جرمهایی مثل سرقت، اعتیاد، حمل حشیش، هروئین و یا حمل چاقو بوده و برای هر یک مدتی حبس داشتهام، برای بعضی غیر از حبس جریمه مالی هم پرداخت کردهام. سابقه آخرم قبل از این دفعه مربوط میشد به انجام آزار جنسی با چند کودک که به تازگی از زندان آزاد شدهام و این در حالی است که اکنون فقط 21 سال دارم. در دوران مدرسه توسط یکی از همکلاسیهایم به نام امید که الآن نمیدانم کجاست و چه شغلی دارد به دفعات و میشود گفت هر روز مورد آزار جنسی واقع میشدم ولی چون قلدر مدرسه و چند سال از من بزرگتر بود نمیتوانستم کاری کنم. ولی ای کاش پند میگرفتم..ادامه مطلب |
حق بالاتر از قانون است(ضرب المثل روسی
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |