10 روز بعد پليس موفق شد ضاربان را شناسايي و بازداشت كند. آنها سه مرد جوان بودند كه براي خارج كردن يكي از زنداني‌ها كه فكر مي‌كردند قرار است آن روز به دادگاه برده ‌شود به‌ماشين حمل زندانيان حمله كرده‌اند.

اين پرونده با توجه به حساسيتي كه داشت خارج از نوبت مراحل قانوني را طي كرد تا به دادگاه كيفري‌ استان البرز فرستاده شود.

دهقان كه به‌عنوان نماينده دادستان كرج در شعبه دوم دادگاه كيفري‌ استان البرز حاضر شده‌ بود، در مورد اين پرونده مي‌گويد: زماني كه خبر منتشر شد بلافاصله بازپرس ويژه قتل در محل حاضر ‌و كار تحقيق را آغاز كرد، بررسي‌ها نشان داد سه مرد جوان با كلاشنيكف به محل رفتند و يك تصادف ساختگي را ترتيب دادند و بعد با يك كلاشنيكف به ماشين حمله كردند، آنها نتوانسته‌ بودند زنداني مورد نظر را با خود ببرند اما يكي از ماموران را به قتل رساندند و در نهايت هم ماشين پيكان سفيد ‌رنگي را در محل جاگذاشتند و با يك ماشين زانتيا فرار كردند.

مامور فداكار در جا جان باخته ‌بود. جسد به پزشكي قانوني منتقل و كار تحقيق دادسرا به‌صورت شبانه‌روزي آغاز شد و تيم‌ويژه‌اي روي آن كار مي‌كرد تا اين‌كه 10 روز بعد موفق شديم متهمان را يك‌به‌يك شناسايي و از مخفيگاهشان بيرون بكشيم.

نماينده دادستان كرج مي‌گويد: اين پرونده يك نقشه كامل و تمام‌عيار داشت كه معلوم بود با دقت طراحي شده و متهمان فكر نمي‌كردند بازپرس از آنها باهوش‌تر ‌باشد و بتواند آنها را شناسايي كند. زماني كه بازداشت شدند خيلي تعجب‌ كرده‌ بودند. قصد انكار داشتند اما در نهايت مجبور شدند اعتراف كنند و مشخص شد كه متهمان قصد داشتند با حمله به ماشين حمل متهمان، مردي را كه متهم به حمل دو كيلو كراك بود فراري دهند.

به هر حال اين پرونده با توجه به حساسيت‌هايي كه داشت خيلي سريع در دادسرا مورد رسيدگي قرار گرفت و كيفرخواست عليه متهم رديف اول آن براي دادگاه كيفري‌ استان البرز صادر شد.

متهم به‌رغم اين‌كه مدعي ‌است قتل اتفاقي بوده اما مداركي در پرونده وجود دارد كه نشان مي‌دهد آنها به قصد كشتن ماموران و بردن متهم مورد نظرشان به محل رفته‌ بودند.

به گزارش «جام‌جم»، روز 16 ارديبهشت امسال يك مرد 44 ساله شيرازي به نام سيدمحمدرضا كاكاوند در پي سردرد شديد به بيمارستان شهيد چمران و سپس به بيمارستان نمازي شيراز انتقال يافت و پزشكان علت آن را عوارض ناشي از تومور مغزي دانستند كه وي شش سال پيش آن را جراحي كرده بود.

به همين د ليل، پزشكان تلاش خود را براي درمان وي و نجات او از مرگ به كار بستند، اما او به كما رفته بود و فقط دستگاه‌هاي احياگر بود كه با بوق‌هاي مداوم خود حيات او را تاييد مي‌كرد تا اينكه سرانجام پس از چند روز، بوق ممتد دستگاه‌هاي احياگر نيز يكباره خاموش و او دچار مرگ مغزي شد.

در شرايطي كه بچه‌ها و همسر سيدمحمدرضا، مرگ وي را باور نداشتند، پزشك با آنها به گفت‌وگو پرداخت و عنوان كرد در صورت تمايل مي‌توانيد اعضاي بدن او را هديه كنيد.

مادر، همسر و فرزندان وي، پشت در اتاقش جمع شده بودند و به حرف‌هاي پزشك فكر مي‌كردند. آنها به اين مي‌انديشيدند كه با تصميم بزرگ خود، مي‌توانند جان بيماراني را كه سال‌ها در انتظار دريافت عضو هستند، نجات دهند.

سرانجام همگي موافقت كردند دو كليه، كبد، قلب و لوزالمعده سيدمحمدرضا در بيمارستان نمازي شيراز به پنج بيمار پيوند زده شود. يكي از كساني كه از اين موهبت برخوردار شد، رضا داوودنژاد، بازيگر سينما و تلويزيون بود كه كبد سيدمحمدرضا را دريافت كرد.

همسر اين مرد شيرازي درباره اين اقدام انساندوستانه گفت: شوهرم شش سال پيش به دليل تومور مغزي در بيمارستان نمازي شيراز عمل جراحي شد و بهبود يافت. به دليل شرايط اين چند سال، او مغازه كوچكي اجاره كرد و به تزئينات خودرو روي آورد. درآمدش اندك بود، اما با روزي حلال سفره خانه‌مان را پررونق كرده بود.

وي اضافه كرد: محمدرضا مرد مهربان و دلسوزي بود. با اين كه از چند روز پيش سردرد شديدي گرفته بود، اما وانمود مي‌كرد حالش خوب است و نمي‌خواست من و بچه‌ها ناراحت شويم تا اين كه در پي شدت سردرد شوهرم، روز 16ارديبهشت او را به بيمارستان چمران برده و بستري كرديم. همان‌جا يكباره قلبش از كار ايستاد و دوباره احيا شد.

وي با اشاره به اقدامات پزشكي براي نجات جان شوهرش گفت: او را به بيمارستان نمازي شيراز منتقل كردند، اما پس از چند روز بستري شدن در اين بيمارستان پزشكان گفتند او دچار مرگ مغزي شده است.

زن، مرگ شوهرش را هنوز باور ندارد، اما از اين كه خداوند به او لطف كرده تا بتواند تصميم بزرگي در زندگي بگيرد و با ايثار خود به پنج بيمار زندگي هديه كند، خوشحال است.

زن يادآور شد: من، بچه‌ها و خانواده‌ام خيلي خوشحال هستيم كه قلب، كليه‌ها، كبد و لوزالعمده شوهرم به بدن پنج بيمار كه مدت‌ها با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كردند، پيوند زده شده است.

متهم قصد داشت پنج عضو ديگر خانواده‌اش را نيز به قتل برساند كه پيش از هر اقدامي دستگير شد.

به گزارش «جام‌جم»، اوايل دي سال گذشته مردي هنگام گذر از يك كوچه باغ در رضي‌آباد شهريار، جسد مرد جواني را مشاهده كرد.

اين مرد با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تماس گرفت و موضوع را خبر داد. در پي اين تماس، كارآگاهان جنايي پليس آگاهي شهريار با حضور در محل، جسد مرد جوان را كه بر اثر اصابت پنج ضربه چاقو كشته شده بود، به پزشكي قانوني منتقل كردند. با شروع تحقيقات براي مشخص شدن هويت مقتول، در تحقيق از ساكنان محل هويت وي به نام سيف‌الله به دست آمد.

در اين مرحله ماموران به جستجوي خود براي پيدا كردن متهم به قتل فراري ادامه دادند تا اين كه اطلاع يافتند مقتول آخرين بار با دوست معتاد خود به نام مصطفي ملاقات كرده است.

به اين ترتيب اين فرد به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقيب پليس قرار گرفت تا اين كه معلوم شد متهم فراري از شهريار خارج شده است.

ماموران پاتوق‌هاي احتمالي او را زير نظر گرفتند و سرانجام ردپاي وي را در تايباد خراسان رضوي پيدا كردند.

كارآگاهان جنايي با حضور در اين شهر و هماهنگي با پليس آنجا قصد دستگيري متهم را داشتند كه متوجه شدند، وي پدر خود را نيز با چاقو كشته و از خانه متواري شده است.

پاتوق‌هاي احتمالي او زير نظر گرفته شد تا اين كه روز شنبه كار آگاهان جنايي اطلاع يافتند متهم به قتل فراري به منطقه خادم‌آباد شهريار بازگشته است.

بنابراين ماموران پس از هماهنگي قضايي با حسنوند، بازپرس شعبه چهارم دادسراي شهريار عازم محل فوق شدند و آنجا را به طور نامحسوس زير نظر گرفتند. ماموران پس از چند ساعت محاصره محل، متهم فراري را هنگام ورود به پاتوق معتادان مشاهده و او را دستگير كردند.

به گزارش جام‌جم، اوايل ارديبهشت مرد راننده‌اي با حضور در كلانتري 15 اسلامشهر، از مرد زن‌نمايي به اتهام زورگيري و سرقت پول‌هايش شكايت كرد.

شاكي گفت: شب حادثه زن جواني را كه در خيابان منتظر تاكسي بود، سوار خودرو كردم.

وي اضافه كرد: پس از طي مسافتي يكباره زن مسافر كه در صندلي عقب خودرو نشسته بود، روسري‌اش را به كناري انداخت و با تهديد چاقو پول‌هايم را گرفت و متواري شد.

با اطلاعات به دست آمده از مرد شاكي، چهره‌نگاري رايانه‌اي از متهم فراري انجام و تحقيقات براي دستگيري او آغاز شد.

در حالي كه تحقيق در اين باره ادامه داشت، چند روز پيش نيز مرد ديگري در تماس با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 خبر داد مرد زن‌نمايي به عنوان مسافر سوار خودرويش شده و با زور و تهديد چاقو پول‌هايش را دزديده است.

با اطلاعات به دست آمده، ماموران كلانتري 15 اسلامشهر عازم محل حادثه شدند و در تحقيق از مالباخته معلوم شد، مرد سارق همان فردي بوده كه از چندي پيش در تعقيبش بوده‌اند.

به اين ترتيب ماموران با اطلاعات به دست آمده از اين راننده، پس از چند ساعت جستجو، متهم فراري را هنگام نزديك شدن به يك خودروي ديگر دستگير و به كلانتري منتقل كردند.

دزد جوان درباره نحوه سرقت‌هايش گفت: چندي پيش به اتهام سرقت دستگير و زنداني شدم. پس از آزادي تصميم گرفتم با پوشش زنانه پس از سوار شدن به خودروها، با تهديد چاقو اموال و پول رانندگان را بدزدم.

بنابر اين گزارش، براي متهم قرار قانوني صادر و پرونده وي به پليس آگاهي اسلامشهر فرستاده شد. تحقيقات تكميلي از اين دزد زن‌نما ادامه دارد.

ماموران با حضور در اين كمپ،50 مرد معتاد را كه زنداني شده بودند ، نجات دادند.

به گزارش «جام‌جم»، چندي پيش مردي با حضور در پايگاه نهم پليس آگاهي تهران عليه سه مرد به اتهام سرقت اموالش شكايت كرد.

شاكي گفت: روز حادثه در شهر ري سوار خودرويي شدم تا به قرچك ورامين بروم.در ميانه راه راننده تغيير مسير داد و دو سرنشين ديگر با چاقو و قمه مرا تهديد كرده و بشدت كتكم زدند و پس از سرقت اموالم، مرا از خودروي در حال حركت به بيرون پرت كرده و از محل دور شدند. با چهره‌نگاري رايانه‌اي از دزدان خشن، تحقيقات پليسي براي دستگيري متهمان آغاز شد.

در مرحله بعدي، افراد ديگري نيز با حضور در مركز پليس، شكايت‌هاي مشابهي را مطرح كردند. با تحقيق از اين افراد و جمع‌بندي اطلاعات معلوم شد، تصوير يكي از دزدان تحت تعقيب پليس با يك شرور و زورگير به نام سعيد مطابقت دارد بنابراين ماموران تصوير او را كه در آلبوم مجرمان حرفه‌اي در پليس آگاهي ثبت شده بود، نشان شاكيان دادند كه آنها بلافاصله وي را يكي از سه سارق زورگير معرفي كردند.

با مشخص شدن هويت متهم، پاتوق‌هاي احتمالي او زيرنظر گرفته شد تا اين‌كه اوايل هفته يكي از شاكيان به پليس خبر داد، سعيد ـ شرور زورگير ـ به يك كمپ ترك اعتياد غيرمجاز در منطقه قوچ حصار شهرري رفت و آمد مي‌كند.

كار آگاهان پايگاه نهم پليس آگاهي تهران با هماهنگي قضايي با بازپرس حسيني، رييس شعبه دوم دادسراي شهرري، همراه گروهي از ماموران كلانتري 172 عازم محل فوق شدند و آنجا را محاصره كردند. در بررسي اوليه از ساختمان كمپ معلوم شد، اين مكان مجهز به تعدادي دوربين مداربسته است. به اين ترتيب گروه‌هاي عملياتي پليس به طرز ماهرانه‌اي وارد ساختمان كمپ شدند.

ماموران در بررسي محل سوله‌اي را پيدا كرده و در بررسي آنجا ده‌ها سلاح سرد شامل چاقو، قمه و تبر كشف و ضبط كردند. ماموران در ادامه جستجوها، صداي ناله افرادي را از سوله ديگر در همان حوالي شنيدند و با ورود به آنجا، 50 مرد معتاد را كه زنداني شده بودند، نجات دادند.

ماموران پس از رهايي اين افراد، متوجه شدند، بيشتر آنها از سوي صاحبان كمپ بشدت شكنجه شده‌اند و آثار كبودي بر بدن آنها وجو د دارد. در مرحله بعدي مشخص شد اين افراد دو تا شش ماه است كه در اين مكان با شرايط بهداشتي نامناسب زنداني شده‌اند. به اين ترتيب، تحقيق از افراد نجات يافته از كمپ آغاز شد.

يكي از آنها به پليس گفت: به مواد مخدر (شيشه) اعتياد دارم. خانواده‌ام به گمان اين كه كمپ فوق داراي مجوز است، از مسوولان آنجا خواستند مرا براي ترك اعتياد به كمپ منتقل كنند و براي اين كار، سه ماه پيش سه مرد قوي هيكل در غياب خانواده‌ام به زور وارد منزلمان شدند.

وي اضافه كرد: اين افراد مرا بشدت كتك زده و به اين كمپ كه مديريت آن را دو مرد به نام‌هاي سعيد و عليرضا به عهده داشتند، منتقل كردند. آن سه مرد قوي هيكل مرا به يك سوله انتقال دادند كه افراد معتاد ديگري نيز در آنجا نگهداري مي‌شدند.

به گزارش جام‌جم، چند روز پيش نگهبان باغي در محله علي‌آباد شهريار در غرب استان تهران هنگام ورود به باغ،
چهار مرد نقابدار را ديد كه وارد آن شده‌اند.

مرد نگهبان كه بشدت وحشت كرده بود، بسرعت خود را به باغ رساند و صداي كمك‌خواهي خواهر و والدينش را شنيد.

نگهبان باغ قصد وارد شدن به خانه و نجات اعضاي خانواده‌اش را داشت كه يكي از مهاجمان نقابدار در حالي كه قمه به دست داشت، از ميان درختان بيرون آمد و به او حمله‌ور شد.

مرد قمه به دست، نگهبان باغ را كشان‌كشان به سمت ساختمان نگهباني برد و او را نيز كنار سه عضو خانواده‌اش
ـ كه گروگان همدستانش بودند ـ زنداني كرد.

سه نفر از نقابدار‌ها با قمه و چاقو و يكي از آنها با سلاحي كه در دست داشت با تهديد به آنها مي‌گفت بايد پول و طلاهايشان را تحويل دهند و در غير اين صورت آنها را خواهند كشت.

در همين موقع يكي از سارقان نقابدار به سمت مادر خانواده رفت تا طلاهايش را از دستان او در بياورد، اما موفق نشد و خواست با قمه دستان زن ميانسال و بعد دستان دخترش را قطع كند تا طلاهايشان را بدزدد.

پس از اين اقدام، يكي از سارقان به جستجوي كمد‌هاي خانه پرداخت و 12 ميليون تومان پول را از درون صندوقچه‌اي، برداشت و با پيدا كردن سيم‌چين، طلاهاي مادر و دختر را از دستشان درآورد.

مهاجمان پس از سرقت پول و طلاهاي اين خانواده، آنها را تهديد به مرگ كرده و با خودرويي فرار كردند.

پس از فرار متهمان نقابدار، مرد نگهبان با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تماس گرفت و موضوع را خبر داد.

به اين ترتيب، پرونده‌اي در اين رابطه تشكيل و تحقيقات پليسي براي دستگيري چهار سارق نقابدار آغاز شده است.

به گزارش جام‌جم، روز جمعه گذشته مردي هنگام مراجعه به مغازه‌اش در بازار سرپوشيده سبزوار مشاهده كرد مغازه يكي از همسايه‌ها تخريب شده و صداي ناله چند نفر از آنجا شنيده مي‌شود.

مرد همسايه وقتي به مغازه نزديك شد، ديد تونلي درون مغازه حفر شده و مرد مغازه‌دار و 4 مرد غريبه درون آن گرفتار شده‌اند. با تماس مرد همسايه با سامانه 125 آتش‌نشاني، آتش‌نشان‌ها و گروه‌هاي امداد و نجات عازم محل حادثه شدند و پس از چند ساعت عمليات نفسگير در ميان تلي از خاك و آجر 4 نفر را در حالي كه يكي از آنها بشدت زخمي شده بود، نجات دادند. مرد مصدوم نيز به يكي از مراكز درماني شهر انتقال يافت.

عمليات نجات امدادگران براي بيرون آوردن پنجمين نفر از درون تونل حفر شده مغازه همچنان ادامه يافت اما اين كار چند ساعت به طول انجاميد و سرانجام جسد بي‌جان مرد جوان كه در عمق تونل قرار داشت بيرون آورده شد.

با هماهنگي قضايي جسد مرد جوان به پزشكي قانوني منتقل شد و با تشكيل پرونده قضايي در اين رابطه سه مرد نجات يافته نيز براي تحقيقات به پليس آگاهي سبزوار انتقال يافتند.

اين افراد در بازجويي مقدماتي اظهارات متناقضي را بيان كردند تا اين‌كه در ادامه اعتراف كردند كه در جستجوي يك گنج بوده‌اند كه اين حادثه اتفاق افتاده است.

مرد مغازه‌دار ـ كه يكي از متهمان بود ـ در اظهاراتش گفت: مغازه‌ام در بازار قديمي بنا شده است. يكي از دوستانم كه در زمينه حفاري‌هاي غيرمجاز فعاليت داشت پس از چند بار مراجعه به مغازه‌ام ادعا كرد در اين مكان مي‌توانيم اشياي قديمي و عتيقه‌اي را كشف كرده و با فروختن آنها پول كلان به دست بياوريم.

وي اضافه كرد: با شنيدن حرف‌هاي دوستم وسوسه شدم تونلي را در مغازه‌ام حفر كنم تا به گنج قديمي دست يابم. بنابراين از دوستم كمك خواستم كه پذيرفت. سپس ماجرا را با چند نفر از دوستانمان در ميان گذاشتيم و پنج نفري قرار شد تونل را حفر كنيم. روز حادثه همگي‌مان از صبح زود وارد مغازه شده و حفر تونل را شروع كرديم. پس از كندن چندين متر از زمين كف مغازه ناگهان تونل ريزش كرد و همگي به درون آن سقوط كرديم.

وي افزود: بسختي به ديواره تونل چسبيده بوديم تا خود را نجات دهيم اما يكي از دوستانم طاقت نياورد و به انتهاي تونل سقوط كرد. در همين حال، با داد و فرياد كمك مي‌خواستيم تا شايد كسي صدايمان را بشنود و نجاتمان دهد.

اين مرد با اشاره به نحوه نجات يافتنشان گفت: در حالي كه با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كرديم، يكي از همسايه‌ها صداي ما را شنيد و در تماس بموقع او با سامانه آتش‌نشاني امدادگران ما را نجات دادند.

وي از اين‌كه يكي از دوستانش كه همراه آنها در جستجوي گنج بود در ميان تلي از خاك مدفون شد و جان خود را از دست داد و ديگري كه بشدت مصدوم شده است، ابراز تاسف و پشيماني كرد.

بنا بر اين گزارش، وضعيت عمومي مصدوم حادثه رضايتبخش اعلام شده است و تحقيقات از ديگر افراد بازداشت شده كه در جستجوي گنج بودند ادامه دارد.

به گزارش «جام‌جم»، صبح سه‌شنبه همين هفته مرد طلافروشي در حال چيدن طلاهاي ويترين مغازه‌اش در زيباشهر قرچك ورامين بود كه دو مرد به عنوان مشتري خواستند وارد طلافروشي شوند.

در اين هنگام مرد طلافروش از مشتريان خواست چند دقيقه‌اي منتظر بمانند تا او طلا‌ها را در ويترين بچيند، اما يكباره دو مرد مشتري در حالي كه سلاح به دست و نقاب به چهره داشتند، وارد مغازه شدند و با تهديد سلاح از طلافروش خواستند طلاهاي موجود در مغازه‌اش را به آنها تحويل دهد.

مرد مغازه‌دار خواست با داد و فرياد تقاضاي كمك كند، اما مردان مهاجم به سمت او حمله‌ور شده و به چشمان وي اسپري پاشيدند.

سارقان، مرد مغازه‌دار را كه توان مقابله با آنها را نداشت، به كناري پرت كردند و با شكستن ويترين مغازه، طلاهاي موجود در آن را دزديدند سپس با زدن شوكر به گردن طلافروش، او را بيهوش و در انباري مغازه زنداني كردند.

دزدان نقابدار با سرقت طلا‌ها ـ كه ميليون‌ها تومان ارزش داشت ـ در حال فرار از طلافروشي بودند كه همسايه‌هاي طلافروش متوجه ماجرا شده و خواستند راه آنها را سد كنند كه در همين موقع سارقان با شليك چند تير هوايي با يك خودرو فرار كردند.

در اين مرحله ماموران كه از طريق همسايه‌هاي طلافروش در جريان سرقت قرار گرفته بودند، عازم محل حادثه شدند و مرد طلافروش را كه بيهوش در انباري مغازه افتاده بود، به يك مركز درماني منتقل كردند.

بنابر اين گزارش، با تشكيل پرونده قضايي در اين رابطه تحقيقات ويژه پليس براي دستگيري سارقان مسلح و كشف طلاهاي مسروقه از طلافروشي آغاز شده است.

به گزارش جام‌جم، روز سه‌شنبه همين هفته پنج زن ميانسال كه با يكديگر به زبان عربي صحبت مي‌كردند، وارد يك لباس‌فروشي در نزديكي حرم عبدالعظيم حسني(ع) شدند.

يكي از زنان مشتري به فروشنده گفت زنان همراه او عرب زبان هستند و قصد دارند براي افراد خانواده‌شان سوغاتي بخرند.زنان مشتري در حال ديدن و انتخاب لباس‌ها بودند كه يكي از آنها با نشان دادن مقداري دلار به مغازه‌دار، گفت: پول ايراني‌مان تمام شده است و در صورت امكان، بابت خريد كالاهايمان، دلار پرداخت مي‌كنيم. مرد مغازه‌دار هم، پذيرفت و دلار‌ها را از زن مشتري گرفت.

در همين موقع زن مشتري از مغازه‌دار خواست دلار‌ها را نقد و پول ايراني پرداخت كند. مرد مغازه‌دار به زنان مشتري اعتماد و در قبال دلارها، پول ايراني به آنها پرداخت كرد.

دقايقي بعد زنان مشتري به فروشنده گفتند تصميم گرفته‌اند ابتدا به زيارت بروند و سپس براي خريد به مغازه برمي‌گردند و آن گاه از مغازه خارج شدند.

دقايقي پس از رفتن مشتريان عرب زبان، صاحب مغازه متوجه شد، مقاديري از پول‌هاي صندوق مغازه، چند دست لباس زنانه و بچگانه و تعدادي كيف از مغازه‌اش به سرقت رفته است.

به اين ترتيب از مغازه خارج شد و با داد و فرياد همسايه‌ها را خبر كرد و همراه آنها به تعقيب زنان سارق پرداختند و عاقبت سه نفر از آنها را شناسايي و دستگير كردند.

مرد مغازه‌دار سپس با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تماس گرفت و از دستگيري سه سارق زن خبر داد.

در پي اين تماس، ماموران پايگاه نهم پليس آگاهي تهران در محل حضور يافتند و متهمان را به پليس آگاهي منتقل كردند.

ماموران در بررسي وسايل همراه زنان سارق، مقاديري پول و پوشاك زنانه و بچگانه و تعدادي كيف زنانه كشف و ضبط كردند. به اين ترتيب تحقيق از سه زن ميانسال آغاز شد تا اين كه آنها به سرقت‌هاي سريالي از مغازه‌هاي شهرري و حومه آن اعتراف كردند.

يكي از زنان متهم به سرقت در اظهاراتش گفت: چند سال پيش شوهرم، من و فرزندانمان را ترك كرد و من براي تامين هزينه زندگي‌مان با مشكلاتي مواجه بودم. تا اين كه به پيشنهاد خواهرم و چند نفر از اقواممان، به سرقت از مغازه‌ها روي آوردم.

متهم اضافه كرد: براي سرقت از مغازه‌ها، از خانه‌هايمان در مارليك كرج، به شهر ري و حومه آن مي‌آمديم و با شناسايي مغازه‌هاي پوشاك و كيف و كفش كه مجهز به دوربين مدار بسته نبودند، به عنوان توريست وارد آنجا مي‌شديم.

متهم با اشاره به نحوه سرقت‌هايشان گفت: هنگام ورود به مغازه ها، با يكديگر به زبان عربي صحبت مي‌كرديم تا مغازه‌دارها گمان كنند زائر و گردشگر خارجي هستيم.

وي اضافه كرد: پس از بررسي وضعيت مغازه، من يا يكي از همدستانم تعدادي دلار جعلي به مغازه‌داران مي‌داديم و با ادعاي اين كه پول ايراني‌مان تمام شده، از آنها مي‌خواستيم به جاي آن پول ايراني به ما بدهند.

متهم يادآور شد: در همين موقع ديگر همدستانم پوشاك و كيف و كفش را به طور ماهرانه‌اي سرقت مي‌كردند و به قصد رفتن به زيارت، مغازه را ترك مي‌كرديم. در برخي مواقع نيز به بهانه ديدن پول ايراني، كف‌زني مي‌كرديم.

در پي اعتراف زن متهم، دو همدست ديگر او نيز گفته‌هايش را تاييد كردند.

بنا بر اين گزارش، سه زن متهم به سرقت با قرار قانوني روانه زندان شدند. تحقيقات تكميلي براي مشخص شدن ديگر جرايم متهمان و دستگيري دو عضو فراري باند ادامه دارد.

افرادي كه در دام متهمان گرفتار شده‌اند و اموال و پول‌هايشان سرقت شده است، مي‌توانند با مراجعه به پايگاه نهم پليس آگاهي تهران در شهرري از سارقان شكايت كنند.

به گزارش «جام‌جم»، در آخرين روز‌هاي اسفند سال گذشته، مردي با مراجعه به كلانتري 163 ولنجك در شكايتي عنوان كرد خودروي بنز اس‌ال مدل 2005 وي با تهديد مسلحانه سرقت شده است.

به دنبال طرح اين شكايت، پرونده‌اي تشكيل و به دستور بازپرس شعبه نهم دادسراي امور جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار ماموران اداره يكم مبارزه با سرقت مسلحانه پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

در تحقيقات مقدماتي از مالباخته مشخص شد وي به قصد فروش خودروي بنز خود، در روزنامه آگهي داده كه سارق به بهانه خريد آن، با تهديد سلاح كمري، خودروي بنز وي را سرقت كرده است.

مالباخته درباره نحوه سرقت خودرو يادآور شد: پس از درج آگهي، جواني به نام شاهيني براي ديدن خودرو به در منزلمان در زعفرانيه آمد. او به بهانه بررسي و دور زدن با آن، سوار خودرو شد كه در بين راه ناگهان با تهديد سلاح مرا مجبور كرد يك برگه كاغذ را كه قولنامه فروش خودرو بود، امضا كنم سپس مرا از خودرو پياده و متواري شد.

همزمان با آغاز تحقيقات كارآگاهان اداره يكم پليس آگاهي براي شناسايي سارق مسلح، دستور توقيف خودروي بنز ياد شده به تمامي مراكز انتظامي سطح كشور بويژه شهر تهران اعلام شد.

در حالي كه تحقيقات ادامه داشت، شكايت‌هاي مشابهي از سوي تعدادي از زنان و دختران جوان در پليس آگاهي مطرح شد كه نشان مي‌داد جواني حدود 25 ساله با ارائه پيشنهاد ازدواج و ادعاي اين كه وضع مالي خوبي دارد، آنها را اغفال كرده است.

با بررسي اين شكايت‌ها، معلوم شد جواني كه خود را شاهيني معرفي كرده، از طريق اينترنت با آنها آشنا شده و در ملاقات‌هاي حضوري با طرح اين ادعا كه قصد ازدواج دارد و طلافروش است، اعتماد آنها را جلب كرده است.

تعدادي از اين زنان و دختران جوان، در اظهارات خود عنوان كرده بودند شاهيني ـ جوان متهم ـ را سوار يك دستگاه بنز مشكي مدل بالا مشاهده كرده‌اند و او گفته كه خودروي بنز را 180 ميليون تومان خريده است.

در اين مرحله شاكيان با مشاهده تصوير رايانه‌اي متهم تحت‌تعقيب، وي را به عنوان شاهيني شناسايي كردند.

اطلاعات جديد به دست آمده نشان مي‌داد متهم، اغلب در مناطق شمال تهران بويژه در خيابان آفريقا تردد دارد كه بلافاصله محل تردد وي به طور نامحسوس كنترل و سرانجام روز پنجم ارديبهشت متهم همراه يك زن جوان در خيابان آفريقا شناسايي شد.

كارآگاهان وي را قبل از هرگونه اقدام براي فرار دستگير و در بازرسي بدني از وي يك قبضه سلاح كمري با چند تير جنگي و نيز يك قبضه سلاح كمري تقلبي كشف كردند.

در تحقيق از زن جوان همراه متهم، وي به كارآگاهان گفت: چند ماه است كه با اين فرد كه خود را شاهيني معرفي كرده آشنا شده و اين فرد خواستگار وي بوده است.

با دستگيري متهم به هويت واقعي غلامرضا (26 ساله)، بلافاصله محل سكونت وي در خيابان آفريقا شناسايي و در بازرسي از پاركينگ اين محل، خودروي بنز مسروقه كشف شد.

پس از انتقال به اداره يكم، مالك خودروي بنز متهم را شناسايي کرد. متهم در اظهارات اوليه منكر هرگونه سرقت مسلحانه شد اما در ادامه بناچار زبان به اعتراف گشود و علاوه بر سرقت مسلحانه خودرو، به خريد و تهيه سلاح از مرزهاي غربي كشور و همچنين اغفال زنان و دختران جوان اعتراف كرد.

سرهنگ كارآگاه آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ روز گذشته با اعلام اين خبر گفت: متهم با صدور قرار بازداشت موقت و براي تحقيقات تكميلي و كشف ديگر جرايم ارتكابي احتمالي، در اختيار اداره يكم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار دارد.

به گزارش «جام‌جم»، در پي تماس مردمي با مركز فوريت‌هاي پليسي110 مبني بر سرقت مسلحانه از جايگاه سوخت ولي‌عصر شهرستان نهاوند در استان همدان، بلافاصله دو اكيپ از عوامل گشت كلانتري 11 و يك اكيپ از يگان امداد پليس به محل اعزام شدند.

با حضور ماموران در محل معلوم شد، سارق مسلح كه نقاب به چهره داشته متصدي جايگاه را به گروگان گرفته و وي را به دفتر اداري جايگاه منتقل كرده است و تهديد مي‌كند در صورت مداخله پليس گروگان را خواهد كشت.

به دنبال اين تهديد، ماموران با كنترل محل با هماهنگي اداره برق و گاز شهرستان، برق و گاز منطقه را قطع كردند و در ادامه عوامل آتش‌نشاني و فوريت‌هاي پزشكي به محل اعزام شدند.

در اين هنگام ماموران اطراف جايگاه را محاصره كردند و سارق كه خواستار خودرو براي فرار شده بود، براي آن كه نشان دهد تهديد وي براي قتل گروگان جدي است، دو تير به سمت ماموران شليك كرد ولي گلوله‌ها به كسي اصابت نكرد.

سرانجام پس از دقايقي ماموران با شگردهاي خاص پليسي سارق را خلع سلاح و دستگير كردند.

از سارق مسلح يك فقره سلاح جنگي و 11 فشنگ كشف و ضبط و مرد گروگان نيز آزاد شد. با دستور قضايي متهم براي تحقيقات در اختيار ماموران پليس آگاهي قرار گرفت.

به گزارش «جام‌جم»، روز‌هاي پاياني هفته گذشته زني جوان دختر 4 ساله‌اش را به خواهرشوهرش سپرد و راهي محل كارش شد.

ساعاتي بعد دختر كوچولو براي بازي با بچه‌ها، از خانه عمه‌اش در حومه شهريار خارج شد، اما بازنگشت.

عمه دختر كوچولو كه نگران و دلواپس شده بود، به سمت پنجره اتاق رفت تا برادرزاده‌اش را صدا بزند، اما مشاهده كرد مرد غريبه‌اي، او را به يك محل مخروبه كشانده و در حال كتك زدن اوست.

وي با ديدن اين صحنه سراسيمه از خانه خارج شد و خود را به محل مخروبه رساند. در اين هنگام، مرد غريبه پا به فرار گذاشت.

عمه دخترك نيز او را بغل كرد و با فرياد از مردم خواست مانع فرار مرد غريبه شوند. رهگذران با شنيدن صداي كمك‌خواهي زن جوان به كمك او شتافته و متهم فراري را تعقيب و دستگير كردند.

متهم جوان پس از دستگيري براي تحقيقات به پليس آگاهي شهريار منتقل شد.

اين فرد در بازجويي مقدماتي ادعا كرد تاكنون دختر خردسال را نديده و قصد آسيب زدن به وي را نيز نداشته است. در ادامه بازجويي‌ها، دو روز پيش متهم اعتراف كرد قصد آزار و اذيت دختر خردسال را داشته است.

متهم در اظهاراتش گفت: چوپان هستم و روز حادثه نيز براي چراي گوسفندان به حومه شهريار آمده بودم. با مشاهده چند دختر و پسر خردسال كه در حال بازي كردن بودند ، وسوسه شدم يكي از دختران خردسال را فريب داده و با انتقال به محل مخروبه، مورد آزار و اذيت قرار دهم.

متهم اضافه كرد: وقتي همه بچه‌ها به خانه‌شان رفتند، يكي از آنها كه دختر 4 ساله‌اي بود، در خيابان با عروسكش بازي مي‌كرد. به او نزديك شده و به بهانه نشان دادن يك بره كوچك، وي را به محل مخروبه كشاندم. متهم يادآور شد: ابتدا او را كتك زدم كه وحشت كرد و خواست فرار كند، اما مانع فرارش شدم و درصدد آزار و اذيت او بودم كه يك زن او را نجات داد.

بنا بر اين گزارش، چوپان جوان به اتهام كودك‌آزاري با دستور قضايي روانه زندان شد.

به گزارش «جام‌جم»، در پي وقوع سرقت‌هاي متعدد تحت پوشش مامور در مناطق مختلف تهران در سال گذشته، موضوع براي رسيدگي تخصصي از سوي داديار هاشميان در شعبه اول دادسراي جنايي تهران در دستور كار كارآگاهان اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

با شناسايي تعدادي از مالباختگان و شروع تحقيقات، آنها در اظهارات خود عنوان كردند: چند نفر كه خود را مامور معرفي مي‌كردند با استفاده از تجهيزات و لباس نظامي، آنها را متوقف و اموالشان را سرقت كرده‌اند.

يكي از مالباختگان، در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: از يكي از بانك‌ها مقداري پول گرفتم با موتورسيكلتم در حال رفتن به خانه‌ام بودم كه يك دستگاه خودروي زانتياي نقره‌اي با سه سرنشين مرا متوقف كرد.

وي افزود: پس از توقف، سرنشين جلوي زانتيا بدون آن‌كه از خودرو پياده شود، در حالي كه يك دستگاه بي‌سيم در دست داشت، عنوان كرد: به ما گزارش شده با اين موتورسيكلت كيف ‌قاپي شده است سپس شروع به بازرسي بدني كرده و از كيفم يك ميليون و 900 هزار تومان وجه نقد را بيرون آورد و گفت: اين پول‌ها را از چه كسي سرقت كرده‌اي؟

شاكي تصريح كرد: مامور يادشده سپس دست خود را داخل جيب شلوارم كرد، اما زماني كه به پول‌هاي داخل جيب شلوار چنگ زد، متوجه شدم آنها سارق و زورگير هستند كه با آنها درگير شدم، اما راننده زانتيا با سرعت حركت كرد و از آنجايي كه سوئيچ موتورم را گرفته بودند، نتوانستم آنها را تعقيب كنم، اما شماره پلاك خودروي زانتيا را برداشته و بلافاصله موضوع را به پليس اطلاع دادم.

با توجه به اظهارات مشابه مالباختگان در ارتباط با متهمان مامورنما، كارآگاهان اداره پنجم به بررسي سوابق مجرمان سابقه‌دار بويژه در ميان سارقان طايفه فيوج پرداختند كه در سرقت به شيوه كف‌زني يا تحت پوشش مامور داراي سوابق متعدد هستند.

با چهره‌نگاري‌هاي انجام شده از سارقان و بهره‌گيري از تصاوير مجرمان سابقه‌دار طايفه فيوج، كارآگاهان اداره پنجم موفق به شناسايي تعدادي از آنها شدند.

در ادامه تحقيقات، كارآگاهان با اطلاعات به دست آمده از مالباختگان، مراكز تجاري و اقتصادي و همچنين شعبات بانكي محل مراجعه مالباختگان را شناسايي و با بررسي تصاوير دوربين‌هاي مداربسته اين مراكز، تعداد ديگري از سارقان طايفه فيوج را هنگام زاغ‌زني شناسايي كردند.

سرانجام با كنترل چندين مخفيگاه اعضاي اين باند سابقه‌دار، 12 متهم طايفه فيوج كه به شيوه سرقت تحت پوشش متمور از رهگذران و مشتريان بانك‌ها و نيز از رانندگان خودروهاي سنگين و سبك حامل بار در نقاط مختلف كشور از جمله كرج، تهران، اسلامشهر، شهريار، شهرهاي شمالي كشور، مشهد و اصفهان سرقت كرده بودند، شناسايي شدند.

با شناسايي هويت دقيق 12 متهم پرونده به نام‌هاي داريوش (36 ساله)، عزيز (20 ساله)، چنگيز (28 ساله)‌، عزت (65 ساله)، داوود (27 ساله)، فردين (33 ساله)، غلامعلي (28 ساله)، اسماعيل (26 ساله)، اميرحسين (18 ساله)، احسان (28 ساله)، بابك (28 ساله)، صادق (21 ساله) ـ كه 8 نفر از آنها پسرعمو يا برادر بوده و متعلق به يك تيره از طايفه فيوج هستند ـ سرانجام ساعت 4 روز سوم ارديبهشت، در 8 عمليات همزمان تمامي متهمان دستگير شدند.

در بازرسي از مخفيگاه آنها نيز علاوه بر كشف تعدادي اسناد و مدارك شناسايي افراد مختلف، كارت‌هاي شناسايي و گذرنامه‌هاي جعلي، تجهيزات پليسي از قبيل بي‌سيم، تابلوهاي ايست و لباس نظامي و همچنين چند دستگاه خودروي پژو، زانتيا، ليفان و پرايد استفاده شده در زمان سرقت‌ها نيز كشف شد.

سرهنگ عباسعلي محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ، روز گذشته در جمع خبرنگاران با اشاره به دستور انتشار تصوير متهمان پرونده بدون پوشش چهره گفت: با توجه به شناسايي ده‌ها مالباخته و اعتراف متهمان به سرقت‌هاي متعدد بويژه به شيوه كف‌زني و سرقت‌هاي تحت پوشش مامور، دستور انتشار تصوير هر 12 متهم اين پرونده بدون پوشش چهره از سوي داديار شعبه اول دادسراي امور جنايي تهران صادر شده است.

لذا از تمامي مالباختگان كه موفق به شناسايي متهمان شده‌اند، دعوت مي‌شود براي طرح و پيگيري شكايات خود به اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ در خيابان وحدت اسلامي مراجعه كنند.

وي افزود: شهرونداني كه از ديگر اقدامات مجرمانه متهمان اطلاعاتي در اختيار دارند، درخواست مي‌شود هرگونه اطلاعات خود را از طريق شماره تماس‌هاي 51055505 و 51055605 در اختيار كارآگاهان اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار دهند.

به گزارش «جام‌جم»، اوايل ارديبهشت يكي از اهالي روستاي شريف‌آباد قزوين از خانه‌شان بيرون رفت و ديگر بازنگشت. در پي غيبت طولاني اين مرد، خانواده‌اش به جستجوي او پرداختند، اما او را پيدا نكرده و با حضور در پليس آگاهي، گم شدن وي را خبر دادند.

با تشكيل پرونده قضايي در اين باره، تحقيقات پليسي آغاز شد. ماموران در تحقيق از خانواده مرد گمشده متوجه شدند، او با يكي از اقوامش اختلاف مالي داشته و احتمال مي‌دهند اين فرد در گم شدن مرد خانواده نقش داشته باشد.

‌ ردپاي يك آشنا در گم‌شدن يك مرد

با اطلاعات به دست آمده، آشناي خانوادگي به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقيب پليس قرار گرفت.

در ادامه بررسي‌ها معلوم شد مرد مظنون چند روزي است به خانه‌اش مراجعه نكرده و كسي از وي خبري ندارد.

به اين ترتيب جستجو براي يافتن متهم تحت تعقيب آغاز شد تا اين كه ماموران دو روز پيش مخفيگاه وي را در يكي از محله‌هاي شهر شناسايي و او را دستگير كردند.

متهم در بازجويي مقدماتي، داشتن اختلاف با مقتول را پذيرفت، اما ادعا كرد از گم شدن او بي‌اطلاع است.

در حالي كه متهم اظهارات متناقضي مطرح مي‌كرد، روز گذشته راز قتل مرد گمشده را فاش كرد.

متهم به قتل گفت: با مقتول اختلاف مالي داشتم و چند بار از او خواسته بودم به اين اختلاف‌ها پايان دهد، اما او به حرف هايم توجه نمي‌كرد تا اين كه تصميم به قتل وي گرفتم.

متهم اضافه كرد: شب حادثه در غياب اعضاي خانواده‌ام، مقتول را كه يكي از اقوامم بود، به خانه‌مان دعوت كردم. در حال بحث و گفت‌و‌گو درباره اختلاف مالي‌مان بوديم كه دعوايمان شد و مشاجره‌مان بالا گرفت.

متهم يادآور شد: در همين موقع عصباني شدم و با چكش ضربه‌اي به سر مرد مهمان زدم كه بي‌هوش شد. او را به بيابان‌هاي بيدستان قزوين منتقل كردم و همان جا با يك قطعه سنگ ضربه‌اي محكم به سرش زدم، سپس جسدش را در كانال آبي در همان حوالي انداختم و روز بعد متواري شدم.

در پي اعتراف متهم به قتل، ماموران جسد مرد گمشده را از داخل كانال آب پيدا و به پزشكي قانوني منتقل كردند.

بنا بر اين گزارش، متهم به قتل با قرار قانوني روانه زندان شد. تحقيقات تكميلي از او ادامه دارد.