به گزارش «جام‌جم»، در پي وقوع سرقت‌هاي متعدد تحت پوشش مامور در مناطق مختلف تهران در سال گذشته، موضوع براي رسيدگي تخصصي از سوي داديار هاشميان در شعبه اول دادسراي جنايي تهران در دستور كار كارآگاهان اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

با شناسايي تعدادي از مالباختگان و شروع تحقيقات، آنها در اظهارات خود عنوان كردند: چند نفر كه خود را مامور معرفي مي‌كردند با استفاده از تجهيزات و لباس نظامي، آنها را متوقف و اموالشان را سرقت كرده‌اند.

يكي از مالباختگان، در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: از يكي از بانك‌ها مقداري پول گرفتم با موتورسيكلتم در حال رفتن به خانه‌ام بودم كه يك دستگاه خودروي زانتياي نقره‌اي با سه سرنشين مرا متوقف كرد.

وي افزود: پس از توقف، سرنشين جلوي زانتيا بدون آن‌كه از خودرو پياده شود، در حالي كه يك دستگاه بي‌سيم در دست داشت، عنوان كرد: به ما گزارش شده با اين موتورسيكلت كيف ‌قاپي شده است سپس شروع به بازرسي بدني كرده و از كيفم يك ميليون و 900 هزار تومان وجه نقد را بيرون آورد و گفت: اين پول‌ها را از چه كسي سرقت كرده‌اي؟

شاكي تصريح كرد: مامور يادشده سپس دست خود را داخل جيب شلوارم كرد، اما زماني كه به پول‌هاي داخل جيب شلوار چنگ زد، متوجه شدم آنها سارق و زورگير هستند كه با آنها درگير شدم، اما راننده زانتيا با سرعت حركت كرد و از آنجايي كه سوئيچ موتورم را گرفته بودند، نتوانستم آنها را تعقيب كنم، اما شماره پلاك خودروي زانتيا را برداشته و بلافاصله موضوع را به پليس اطلاع دادم.

با توجه به اظهارات مشابه مالباختگان در ارتباط با متهمان مامورنما، كارآگاهان اداره پنجم به بررسي سوابق مجرمان سابقه‌دار بويژه در ميان سارقان طايفه فيوج پرداختند كه در سرقت به شيوه كف‌زني يا تحت پوشش مامور داراي سوابق متعدد هستند.

با چهره‌نگاري‌هاي انجام شده از سارقان و بهره‌گيري از تصاوير مجرمان سابقه‌دار طايفه فيوج، كارآگاهان اداره پنجم موفق به شناسايي تعدادي از آنها شدند.

در ادامه تحقيقات، كارآگاهان با اطلاعات به دست آمده از مالباختگان، مراكز تجاري و اقتصادي و همچنين شعبات بانكي محل مراجعه مالباختگان را شناسايي و با بررسي تصاوير دوربين‌هاي مداربسته اين مراكز، تعداد ديگري از سارقان طايفه فيوج را هنگام زاغ‌زني شناسايي كردند.

سرانجام با كنترل چندين مخفيگاه اعضاي اين باند سابقه‌دار، 12 متهم طايفه فيوج كه به شيوه سرقت تحت پوشش متمور از رهگذران و مشتريان بانك‌ها و نيز از رانندگان خودروهاي سنگين و سبك حامل بار در نقاط مختلف كشور از جمله كرج، تهران، اسلامشهر، شهريار، شهرهاي شمالي كشور، مشهد و اصفهان سرقت كرده بودند، شناسايي شدند.

با شناسايي هويت دقيق 12 متهم پرونده به نام‌هاي داريوش (36 ساله)، عزيز (20 ساله)، چنگيز (28 ساله)‌، عزت (65 ساله)، داوود (27 ساله)، فردين (33 ساله)، غلامعلي (28 ساله)، اسماعيل (26 ساله)، اميرحسين (18 ساله)، احسان (28 ساله)، بابك (28 ساله)، صادق (21 ساله) ـ كه 8 نفر از آنها پسرعمو يا برادر بوده و متعلق به يك تيره از طايفه فيوج هستند ـ سرانجام ساعت 4 روز سوم ارديبهشت، در 8 عمليات همزمان تمامي متهمان دستگير شدند.

در بازرسي از مخفيگاه آنها نيز علاوه بر كشف تعدادي اسناد و مدارك شناسايي افراد مختلف، كارت‌هاي شناسايي و گذرنامه‌هاي جعلي، تجهيزات پليسي از قبيل بي‌سيم، تابلوهاي ايست و لباس نظامي و همچنين چند دستگاه خودروي پژو، زانتيا، ليفان و پرايد استفاده شده در زمان سرقت‌ها نيز كشف شد.

سرهنگ عباسعلي محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ، روز گذشته در جمع خبرنگاران با اشاره به دستور انتشار تصوير متهمان پرونده بدون پوشش چهره گفت: با توجه به شناسايي ده‌ها مالباخته و اعتراف متهمان به سرقت‌هاي متعدد بويژه به شيوه كف‌زني و سرقت‌هاي تحت پوشش مامور، دستور انتشار تصوير هر 12 متهم اين پرونده بدون پوشش چهره از سوي داديار شعبه اول دادسراي امور جنايي تهران صادر شده است.

لذا از تمامي مالباختگان كه موفق به شناسايي متهمان شده‌اند، دعوت مي‌شود براي طرح و پيگيري شكايات خود به اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ در خيابان وحدت اسلامي مراجعه كنند.

وي افزود: شهرونداني كه از ديگر اقدامات مجرمانه متهمان اطلاعاتي در اختيار دارند، درخواست مي‌شود هرگونه اطلاعات خود را از طريق شماره تماس‌هاي 51055505 و 51055605 در اختيار كارآگاهان اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار دهند.

به گزارش «جام‌جم»، اوايل ارديبهشت يكي از اهالي روستاي شريف‌آباد قزوين از خانه‌شان بيرون رفت و ديگر بازنگشت. در پي غيبت طولاني اين مرد، خانواده‌اش به جستجوي او پرداختند، اما او را پيدا نكرده و با حضور در پليس آگاهي، گم شدن وي را خبر دادند.

با تشكيل پرونده قضايي در اين باره، تحقيقات پليسي آغاز شد. ماموران در تحقيق از خانواده مرد گمشده متوجه شدند، او با يكي از اقوامش اختلاف مالي داشته و احتمال مي‌دهند اين فرد در گم شدن مرد خانواده نقش داشته باشد.

‌ ردپاي يك آشنا در گم‌شدن يك مرد

با اطلاعات به دست آمده، آشناي خانوادگي به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقيب پليس قرار گرفت.

در ادامه بررسي‌ها معلوم شد مرد مظنون چند روزي است به خانه‌اش مراجعه نكرده و كسي از وي خبري ندارد.

به اين ترتيب جستجو براي يافتن متهم تحت تعقيب آغاز شد تا اين كه ماموران دو روز پيش مخفيگاه وي را در يكي از محله‌هاي شهر شناسايي و او را دستگير كردند.

متهم در بازجويي مقدماتي، داشتن اختلاف با مقتول را پذيرفت، اما ادعا كرد از گم شدن او بي‌اطلاع است.

در حالي كه متهم اظهارات متناقضي مطرح مي‌كرد، روز گذشته راز قتل مرد گمشده را فاش كرد.

متهم به قتل گفت: با مقتول اختلاف مالي داشتم و چند بار از او خواسته بودم به اين اختلاف‌ها پايان دهد، اما او به حرف هايم توجه نمي‌كرد تا اين كه تصميم به قتل وي گرفتم.

متهم اضافه كرد: شب حادثه در غياب اعضاي خانواده‌ام، مقتول را كه يكي از اقوامم بود، به خانه‌مان دعوت كردم. در حال بحث و گفت‌و‌گو درباره اختلاف مالي‌مان بوديم كه دعوايمان شد و مشاجره‌مان بالا گرفت.

متهم يادآور شد: در همين موقع عصباني شدم و با چكش ضربه‌اي به سر مرد مهمان زدم كه بي‌هوش شد. او را به بيابان‌هاي بيدستان قزوين منتقل كردم و همان جا با يك قطعه سنگ ضربه‌اي محكم به سرش زدم، سپس جسدش را در كانال آبي در همان حوالي انداختم و روز بعد متواري شدم.

در پي اعتراف متهم به قتل، ماموران جسد مرد گمشده را از داخل كانال آب پيدا و به پزشكي قانوني منتقل كردند.

بنا بر اين گزارش، متهم به قتل با قرار قانوني روانه زندان شد. تحقيقات تكميلي از او ادامه دارد.

به گزارش جام‌جم، در يكي از روزهاي فروردين مأموران كلانتري 129 جامي از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي، در جريان وقوع يك سرقت به زور از درون منزلي در خيابان حسن‌آباد قرار گرفتند كه بلافاصله با حضور مأموران در محل، يك نفر از سارقان به نام مهدي (33 ساله) دستگير و به كلانتري انتقال داده شد.

با حضور شاكي در كلانتري، وي در اظهارات اوليه خود به مأموران گفت: 4 نفر در حالي كه اسلحه، بي‌سيم و دستبند به همراه داشتند، ابتدا به عنوان مأمور مرا به درون خانه برده و پس از بستن دست و پا و دهانم اقدام به سرقت ده‌ها گوشي تلفن همراه و 18 فقره چك و طلاهاي متعلق به همسرم كردند.

يكي از همسايگان مالباخته كه از طبقه دوم ساختمان محل سكونت خود شاهد صحنه بود و بلافاصله از طريق شماره تلفن 110 موضوع را به پليس اطلاع داده بود نيز به مأموران گفت: مقابل پنجره ايستاده بودم كه ناگهان متوجه ورود چهار نفر به داخل حياط خانه همسايه شدم؛ پس از ورود اين افراد به داخل خانه، آنها به سمت مرد صاحبخانه حمله‌ور شده و شروع به بستن دست و پاي وي كردند؛ بلافاصله تصميم گرفتم موضوع را از طريق 110 به پليس اطلاع بدهم كه پس از دقايقي مأموران در محل حاضر و موفق به دستگيري يكي از آنها شدند.

با تشكيل پرونده مقدماتي و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسراي ناحيه 11 تهران، پرونده براي رسيدگي تخصصي در اختيار اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

مالباخته كه در زمينه خريد و فروش گوشي تلفن همراه در خيابان جمهوري فعاليت دارد، پس از حضور در اداره پنجم درخصوص زمان سرقت به كارآگاهان گفت: روز حادثه در حالي كه همسرم در خانه حضور نداشت، مقابل در منزل ايستاده بودم كه ناگهان چهار نفر در حالي كه اسلحه، بي‌سيم و دستبند داشتند ابتدا خود را مامور معرفي كرده و از من خواستند براي جواب دادن به چند سؤال، به داخل حياط خانه برويم؛ با ورود به داخل حياط خانه بود كه يكي از آنها در را بست و سه نفر ديگر به سمت من حمله‌ور شده و دست و پا و دهانم را با چسب بست پس از آن به سرعت وارد خانه شده و اقدام به سرقت ده‌ها گوشي تلفن همراه و 18 فقره چك بانكي و يك رشته گردنبند و دستبند طلاي متعلق به همسرم كردند.

با آغاز تحقيقات از متهم دستگير شده وي زبان به اعتراف گشود و همدستان خود به اسامي مهدي، محمد، سيامك، مهرداد و رامين (كه سه نفر از آنها با يكديگر پسرعمو هستند) و عرفان را به كارآگاهان معرفي كرد.مهدي در اعترافات خود در ارتباط با سرقت به كارآگاهان گفت: با سه دستگاه خودرو پرايد، سمند و پژو 206 و به پيشنهاد يكي از بچه‌محل‌ها به نام عرفان كه مالباخته را از قبل مي‌شناخت، تصميم به سرقت گرفتيم.روز سرقت، من به همراه مهدي، محمد و سيامك در حالي كه به همراه خود يك قبضه اسلحه تقلبي، يك رشته دستبند و يك عدد بي‌سيم در اختيار داشتيم، تحت‌عنوان مامور به در خانه مالباخته رفته و عرفان به همراه مهرداد و رامين در داخل ماشين‌ها منتظر ماندند. پس از معرفي خود به عنوان مامور، به بهانه جواب دادن به چند سوال از مالباخته خواستيم تا وارد حياط شود و... در زمان خروج از خانه بوديم كه ناگهان گشت كلانتري در محل حاضر شد و براي همين به سرعت سوار ماشين‌ها شديم تا از محل فرار كنيم كه ماشين پرايد من روشن نشد و من دستگير شدم اما همدستانم به همراه اموال سرقت شده از داخل خانه، متواري شدند.

به گزارش جام‌جم، 18 بهمن سال گذشته فردي با مراجعه به كلانتري 109 بهارستان مدعي شد سارقان به مغازه‌اش در خيابان فردوسي دستبرد زده و با تخريب قفل كركره، صدها دست لباس و شلوار به ارزش چند ميليون تومان سرقت كرده‌اند.

با تشكيل پرونده مقدماتي و به دستور بازپرس شعبه اول دادسراي ناحيه 12 تهران، پرونده براي رسيدگي در اختيار پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

با آغاز تحقيقات، پرونده مشابه ديگري روز اول‌اسفند سال 90 در ارتباط با سرقت از يك مغازه لباس فروشي در خيابان فردوسي به پايگاه هفتم ارسال و معلوم شد ساعت 3 بامداد سارقان به شيوه مشابه، پس از تخريب قفل، اجناس را سرقت كرده‌اند.

با گزارش خبر دومين سرقت، كارآگاهان پايگاه هفتم با مراجعه به محل سرقت در تحقيقات ميداني متوجه شدند تعدادي از مغازه‌هاي اطراف محل سرقت مجهز به دوربين‌هاي مداربسته است.

كارآگاهان با بررسي تصاوير دوربين‌ها موفق به شناسايي يك دستگاه خودروي گران‌قيمت شدند كه سارقان اجناس داخل مغازه را با آن خودرو سرقت كرده و از محل متواري شده بودند.

در اين مرحله با بررسي شماره پلاك خودرو معلوم شد اين خودرو داراي سابقه سرقت در پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ است.

بررسي پرونده سرقت خودرو نشان داد مالك خودرو از طريق چاپ آگهي در يكي از روزنامه‌ها، قصد فروش آن را داشته كه روز دوم اسفند فردي پس از تماس تلفني با مالك خودرو به غرب تهران مي‌رود و به بهانه امتحان كردن آن پشت فرمان خودرو نشسته و در يك لحظه آن را سرقت و فرار مي‌كند.

با توجه به احتمال خريد و فروش اجناس سرقتي در سطح بازار، بلافاصله اقدامات لازم براي كنترل نامحسوس بازار و ديگر مناطق و مراكز فروش اجناس مسروقه، صورت گرفت.

به اين ترتيب كارآگاهان پايگاه هفتم متوجه شدند تعداد زيادي از اموال مسروقه توسط راننده يك دستگاه خودروي سواري متعلق به آژانس براي تحويل به بازار تهران آورده شده كه بلافاصله با توقيف مقادير زيادي اموال مسروقه، راننده آژانس را به پايگاه هفتم منتقل كردند.

راننده آژانس در تحقيقات گفت: زن جواني كه خود را «خانم شريفي» معرفي كرده، چند روز پيش به بازار تهران آمده و ضمن گفت‌وگو با فروشندگان عمده لباس، مدعي فروش تعداد زيادي شلوار و لباس خارجي با قيمت مناسب شده كه پس از توافق بر سر قيمت، از طريق آژانس خودرو قصد تحويل و فروش لباس‌ها را داشته است.

آنتوني جرت، 46 ساله متهم است براي اين‌كه پسر 7 ساله و بازيگوشش را تنبيه كند جلوي چشمانش گربه او را از بالكن طبقه ششم خانه به بيرون پرتاب كرده و سبب مرگ دلخراش حيوان شده است.

اين رفتار آقاي جرت سبب شده پسرش آسيب روحي جدي ببيند و به خاطر وضعيت رواني‌اش تحت معالجه قرار بگيرد.

خانم جرت كه از شوهرش به دادگاه شكايت كرده، از قاضي خواسته تا او را نبخشد و به خاطر پسرش هم كه شده مجازات سنگيني برايش در نظر بگيرد.

آنتوني مي‌گويد هميشه تصور مي‌كرده گربه‌ها جان سخت هستند و نمي‌دانسته پرتاب حيوان به مرگش مي‌انجامد.(رويترز)

شامگاه ديروز مرگ مشكوك پسر 11 ساله‌اي به ماموران كلانتري شهرك وليعصر در جنوب تهران گزارش شد.

ماموران پس از حضور در محل با جسد پسر بچه‌اي روبه‌رو شدند كه آثار كبودي روي گردنش مشاهده مي‌شد.

والدين پسر 11 ساله در تحقيقات گفتند: امروز خارج از خانه بوديم. وقتي شب بازگشتيم با جسد حلق‌آويز پسرمان روبه‌رو شديم.

در ادامه يك نامه در كنار جسد پيدا شد كه پسر دانش‌آموز در آن نوشته بود با توجه به‌سختي درس‌هايش و فشار، خودكشي كرده است.

با اعلام موضوع به قاضي درودگر، بازپرس ويژه قتل تهران، جسد براي تعيين علت مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد.

تيمي از ماموران اداره دهم پليس آگاهي نيز تحقيقات در اين زمينه را آغاز كردند.(مهر)

به گزارش «جام‌جم»، رسيدگي به اين پرونده 18 تير سال گذشته در پي‌وقوع يك حادثه اسيدپاشي آغاز شد و ماموران انتظامي با حضور در محل حادثه ـ خيابان مفتح شهرستان سرابله در استان ايلام ـ در تحقيق از همسايه‌ها متوجه شدند يك مادر و دختر نو عروس او كه با اسيد مورد حمله قرار گرفته و آسيب ديده‌اند، به بيمارستان انتقال يافته‌اند.

در پي اين حادثه موضوع به بازپرس كشيك دادسراي ايلام، گزارش و با تشكيل پرونده‌اي در اين ارتباط عموي خانواده براي تحقيقات به پليس آگاهي منتقل شد.

عموي خانواده در بازجويي گفت با شنيدن صداي كمك‌خواهي همسر برادرم ـ زيور ـ و دختر 19 ساله‌اش، آنها را به كمك همسرم به بيمارستان منتقل كرديم كه در ميانه راه دست‌هاي من و همسرم نيز بر اثر اسيدي كه روي مادر و دختر پاشيده شده بود، دچار سوختگي شد.

در ادامه همسر اين مرد نيز در بازجويي با ادعاي اين كه قصد نجات مادر و دختر جوان را داشته است، گفت كه نمي‌داند عامل اسيدپاشي كيست.

در اين مرحله تحقيق از مادر و دختر آسيب ديده آغاز شد. دختر جوان به ماموران گفت: شب حادثه عموي خود را ـ در حالي كه سطلي در دست داشته ـ بالاي سر خود و مادرش مشاهده كرده است.

در مرحله بعد، مادر و دختر آسيب ديده به بيمارستان شهيد مطهري تهران انتقال يافتند و در حالي كه تلاش پزشكان براي نجات آنها آغاز شده بود، مادر خانواده زنده مانداما دختر جوانش به نام «يثري » كه قرار بود تا چند روز ديگر به خانه بخت برود، تسليم مرگ شد.

به اين ترتيب جستجو‌ها براي دستگيري عامل حادثه ادامه يافت تا اين كه عموي مقتول به نام يادگار به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد.

متهم با انتقال به پليس آگاهي ايلام در بازجويي نقش خود را در اسيدپاشي انكار و برادر ديگرش اسفنديار را عامل آن معرفي كرد.در پي اظهارات اين مرد، برادرش نيز دستگير شد اما در بازجويي اظهارات برادر خود را انكار كرد.

تحقيقات از اين دو برادر ادامه داشت تا اين كه شش ماه پس از وقوع اين حادثه مرگبار، هر دو برادر به اسيدپاشي اعتراف اما درباره انگيزه‌شان از اين اقدام سكوت كردند تا سرانجام مدتي پيش در تحقيقات گفتند به خاطر اختلاف خانوادگي اين نقشه هولناك را عملي كرده‌اند.

اسفنديار ـ ‌يكي از متهمان ـ به پليس گفت: سال‌ها پيش برادر كوچك‌ترم فوت كرد و همسر و دخترش در طبقه دوم خانه برادر ديگرمان –يادگار – سكونت داشتند. در اين مدت چند بار از همسر برادر مرحومم خواستگاري كردم اما او به درخواستم پاسخ منفي داد و به من گفت ديگر به ملاقات او و دخترش نيايم. از همان موقع در صدد انتقام از او بودم.

متهم اضافه كرد: مدتي پيش از حادثه، خواهرزاده همسر يادگار از برادرزاده‌ام –يثري – خواستگاري كرد كه او هم با پاسخ منفي يثري و مادرش رو‌به‌رو شد.چند ماه بعد يثري با پسر ديگري عقد كرد و قرار بود تيرماه –زمان وقوع حادثه – به خانه بخت برود اما حماقت من به زندگي او پايان داد.

متهم يادآور شد: چند روز مانده به عروسي يثري وقتي از برادرم يادگار شنيدم كه آنها خانه‌اي اجاره كرده و قصد نقل مكان دارند ظرف سه ليتري اسيد را –كه از قبل تهيه كرده بودم- به برادرم يادگار دادم تا نقشه اسيدپاشي را عملي كند.

در پي اعتراف متهم، برادرش يادگار نيز در بازجويي درباره شب حادثه گفت: از همسر برادرم و دخترش كينه به دل گرفته و درصدد انتقام از آنها بوديم تا اين كه چند شب پيش از حادثه برادرم ظرف اسيد را به من داد و خواست به زن برادرم و دخترش آسيب برسانم كه موافقت كردم. متهم اضافه كرد: نيمه شب وارد خانه شان در طبقه دوم ساختمان شدم و مشاهده كردم هر دو در يكي از اتاق‌ها خوابيده‌اند. در اين هنگام اسيد را بر سر و صورتشان پاشيدم كه با دادو فرياد بيدار شدند اما من به فرياد‌هاي كمك خواهي آنها توجه نكردم.

متهم يادآور شد: همان موقع طلاهاي مادر و دختر را از كيفشان سرقت كرده و به خانه‌مان بازگشتم. 10 دقيقه بعد همسرم با شنيدن صداي كمك خواهي آنها، از من خواست به منزل زيور برويم. براي اين كه همسرم متوجه ماجرا نشود، همراه او به خانه همسر برادرم رفته و به كمك همسايه‌ها آن دو را به بيمارستان رسانديم تا كسي به من شك نكند.

وي يادآور شد: از يكي از اقوامم خواستم طلاها را بفروشد و ظرف اسيد را نيز به كانال آب انداختم تا ماموران مدركي عليه من پيدا نكنند. با اعتراف اين دو برادر متهم، آنها روانه زندان شدند و پرونده شان با صدور كيفر خواست به دادگاه كيفري استان ايلام ارسال شد.

قرار است آنها امروز به اتهام اسيد پاشي به چهره زن جوان و نوعروس فوت شده محاكمه شوند.

به گزارش ايسنا، در پي گزارش مردمي مبني بر سرقت لوازم منزل برخي شهروندان تالشي، بررسي موضوع در دستوركار كارآگاهان پليس آگاهي اين شهرستان قرار گرفت.

ماموران در بررسي‌هاي خود از وجود تعداد زيادي از اموال مسروقه در منزل زني مطلع شدند و بادستور مقام قضايي از اين منزل بازرسي كردند.

در بازرسي از خانه زن متهم 13 تخته فرش ماشيني، 2 دستگاه تلويزيون، يك دستگاه ال‌سي‌دي، تعدادي كيف زنانه، 13عدد گوشي موبايل، 8 عدد پايپ مخصوص استعمال موادمخدر، مقاديري پارچه، 6 قطعه روفرشي و چند قلم خرده‌ريز را كشف و ضبط و زن سارق نيز دستگير شد.

متهم در بازجويي‌ها به سرقت يك دستگاه پژو405 و نيز دزديدن اموال مردم با همدستي فردي ديگر، اعتراف كرد.

تاكنون 6 نفر از مالباختگان شناسايي و اموال مسروقه به آنان پس داده شده است. كارآگاهان درصدد شناسايي مالباختگان و همدست متهم هستند.